استفاده از راهکارهای ژنتیک مولکولی، نوید مبارزه با تنشهای زنده و غیرزنده گیاهی را میدهد. چغندرقند
(Beta vulgaris L.) یکی از مهمترین گیاهان بدقلق از نظر پذیرش روشهای دستورزی مولکولی بهخصوص کشت بافت است. بهمنظور بررسی و بهینهسازی کشت بافت چغندرقند برای بیان سامانههای ژنی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل 2´2´3 با 12 ترکیب تیماری در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار و در هر تکرار 10 ریزنمونه، در آزمایشگاه انجام شد. فاکتورهای این آزمایش سه نوع ریزنمونهی پهنک برگ، دمبرگ و جوانهی رأسی، دو محیط کشت A (5/0 میلیگرم بر لیتر هورمون kinetin و 1 میلیگرم بر لیتر هورمون BA) و محیط کشت B (1 میلیگرم بر لیتر هورمون kinetin و 5/0 میلیگرم بر لیتر هورمون BA) و دو لاین چغندرقند SBSI-04) و (SBSI-02 بودند. نتایج تجزیه واریانس دادههای درصد جوانهزنی نشان داد که اثر نوع ریزنمونه، لاین و اثر متقابل ریزنمونه´لاین روی درصد جوانهزنی معنیدار (P£0.01) گردید. با توجه به نتایج مقایسات میانگین به روش دانکن (P£0.01)، ریزنمونهی جوانهی رأسی در هر دو لاین با ریزنمونهی پهنک لاین SBSI-04 تفاوت معنیداری از نظر درصد تولید جوانه نداشتند. همچنین، تفاوت معنیداری (P³0.05) بین درصد جوانهزایی ریزنمونهی پهنک لاین SBSI-02 با ریزنمونهی دمبرگ لاین SBSI-04 وجود نداشت. بهعلاوه، ریزنمونهی دمبرگ لاین SBSI-02 با تولید کمترین درصد جوانه با سایر ریزنمونهها اختلاف
معنیداری (P£0.05) داشت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |