بنیه اولیه صفت مهمی در گندم است و نقش آن در شرایط تنش خشکی برجستهتر میشود. ژنوتیپهای با بنیه اولیه قویتر سطح خاک را ببشتر پوشش میدهند، تبخیر از سطح خاک را کاهش و با علفهای هرز بهتر رقابت مینمایند. در این پژوهش با استفاده از یک تلاقی نیمه دیآلل 7 والدی ژنتیک بنیه اولیه گندم مورد بررسی قرار گرفت. والدین و نتاج F1 در گلخانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 6 تکرار کشت و صفات وزن خشک گیاهچه، طول گیاهچه و قوه نامیه مورد اندازهگیری قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که اثرات افزایشی و غالبیت به طور معنیداری در کنترل وزن خشک گیاهچه و طول گیاهچه نقش داشت، ولی قوه نامیه فقط تحت تاثیر اثر افزایشی بود. با توجه به نتایج این آزمایش، هر سه صفت مر بوط به بنیه اولیه گیاه تحت تاثیر اثر اپیستازی قرار گرفتند. وزن خشک گیاهچه، طول گیاهچه و قوه نامیه دارای وراثتپذیری عمومی بالا (به ترتیب 95/0، 91/0 و 84/0) بودند. در حالی که، وزن خشک گیاهچه و قوه نامیه دارای وراثتپذیری خصوصی پایین (به ترتیب 29/0 و 19/0) و طول گیاهچه دارای وراثتپذیری خصوصی متوسط (62/0) بود. با توجه به وراثتپذیری خصوصی پایین و وجود اپیستازی، در بهنژادی برای بهبود بنیه اولیه گندم، روشهایی نظیر بالک، بالک تکبذر و دابل هاپلوئیدی پیشنهاد میشود که پس از رسیدن به خلوص، ارزیابی و مقایسه نتاج با هم صورت میگیرد. رقم ایرانی روشن دارای بهترین بنیه اولیه و بیشترین قابلیت ترکیبپذیری عمومی در بین رقمهای مورد بررسی بود و در بهنژادی برای بهبود این صفات به عنوان یکی از والدهای تلاقی پیشنهاد میشود
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |