استاد گروه ژنتیک و به نژادی گیاهی
چکیده: (392 مشاهده)
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: کلزا (L.Brassica napus ) به سومین محصول با ارزش دانه های روغنی خوراکی در سراسر جهان پس از سویا و نخل روغنی تبدیل شده است. با توجه به اهمیت کشت کلزا، شناسایی ژنوتیپ هایی با برخورداری از پتانسیل عملکردی بالا برای به دست آوردن تلاقی های برتر دارای اهمیت است. توانایی ترکیب پذیری می تواند ظرفیت یک رقم را جهت انتقال عملکرد برتر به نتاج مشخص کند. تجزیه و تحلیل دای آلل به عنوان روشی بسیار قوی و کارا بهمنظور برآورد پارامترهای ژنتیکی، عمل ژن ها، ترکیبپذیری خصوصی و عمومی و تعیین میزان هتروزیس استفاده میشود. لذا، در این پژوهش از تلاقی دای آلل در هشت رقم بهاره و زمستانه بهره گرفته شد تا توانایی ترکیب پذیری و هتروزیس این ارقام از نظر صفات فنولوژیک و مورفولوژیک برای انتخاب برترین والدها و تلاقی ها مورد بررسی قرار گیرند.
مواد و روش ها: چهار رقم کلزای بهاره (and RGSAsa, Baharan, Dalgan,) و چهار رقم زمستانه (Zarfam Nima, and SLM2246, Okapi,) در سال زراعی 1402-1401 به صورت طرح دای آلل یک طرفه تلاقی داده شدند. دورگ های نسل اول به همراه هشت والد (جمعاً 36 ژنوتیپ) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سال زراعی 1403-1402 ارزیابی شدند. در این آزمایش، صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع گیاه، طول شاخه اصلی، تعداد شاخه های فرعی، تعداد خورجین در شاخه اصلی، تعداد خورجین در شاخه فرعی، طول خورجین، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد دانه با انتخاب تصادفی پنج بوته از هر کرت اندازه گیری و مورد مطالعه قرار گرفتند. محاسبات آماری داده های اندازه گیری شده توسط نرم افزارهای DIALL(1.1) و SPSS (16) صورت گرفت.
یافته ها: نتایج تجزیه دای آلل نشان دادند که میانگین مربعات توانایی ترکیب پذیری عمومی (GCA) و خصوصی (SCA) در همه صفات معنی دار بود، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ اﺟﺰای اﻓﺰاﻳﺸﻲ و غیر افزایشی در وراﺛﺖ ﻛﻠﻴﻪ ﺻﻔﺎت ﻧﻘﺶ دارند. از طرفی، در تمامی صفات مورد مطالعه واریانس GCA نسبت به واریانس SCA بیشتر بود که نشان دهنده اهمیت بیشتر اثر افزایشی ژنها در کنترل این صفات بود. ژنوتیپ های بهاره با برخورداری از ترکیب پذیری عمومی منفی و معنی دار برای تعداد روز تا گلدهی جهت رسیدن به ارقام زودرس در اولویت خواهند بود. نتایج ترکیب پذیری خصوصی در شش ترکیب تلاقی برای این صفت به صورت منفی و معنی دار مشاهده شد. اغلب تلاقی های با ترکیب پذیری خصوصی منفی و معنی دار دارای حداقل یک والد با ترکیب پذیری عمومی منفی و معنی دار برای صفت تعداد روز تا گلدهی بودند. از لحاظ ارتفاع گیاه، ژنوتیپ های RGS و Dalgan ترکیب پذیری عمومی منفی و معنی دار نشان دادند. شش ترکیب تلاقی دارای ترکیب پذیری خصوصی منفی و معنی دار برای ارتفاع بوته بودند، لذا می توانند برای کاهش ارتفاع در برنامه های به نژادی استفاده شوند. از لحاظ افزایش تعداد غلاف در شاخه اصلی، ژنوتیپ های Baharan و Dalgan Asa, و افزایش تعداد غلاف در شاخه فرعی ژنوتیپ های Nima SLM046, و Okapi ترکیب پذیری عمومی مثبت و معنی دار داشتند. بنابراین، این ژنوتیپ ها برای افزایش این صفات در اولویت خواهند بود. ضمن اینکه ترکیب پذیری خصوصی به صورت مثبت و منفی معنی دار در ترکیب تلاقی ها برای این صفات مشاهده شد. ژنوتیپ های Asa، Baharan و Zarfam با برخورداری از ترکیب پذیری عمومی مثبت و معنی دار به عنوان بهترین ترکیب شونده جهت افزایش تعداد دانه در غلاف شناخته شدند. هفت ترکیب تلاقی با داشتن ترکیب پذیری خصوصی مثبت و معنی دار به عنوان ترکیبات برتر برای افزایش این صفت شناخته شدند. ژنوتیپ های Asa و Dalgan با ترکیب پذیری عمومی مثبت معنی دار برای افزایش عملکرد دانه در زمره ژنوتیپ های مطلوب محسوب شدند. ترکیب پذیری خصوصی در 11 تلاقی به صورت مثبت و معنی دار مشاهده شد، که نمایانگر اثر غیر افزایشی ژنها برای افزایش این صفت بود. میزان هتروزیس نسبت به والد برتر برای صفت تعداد روز تا گلدهی در اغلب تلاقی ها در جهت منفی معنی دار گردید، که از نظر رسیدن به ارقام زودرس تلاقی های RGS × Okapi، Baharan × Okapi و Asa × Okapi با میزان هتروزیس منفی و معنی دار در اولویت خواهند بود. با توجه به مطلوبیت پاکوتاهی در کلزا، تلاقی های RGS × Asa و RGS × Zarfam به ترتیب با هتروزیس منفی معنی دار برای کاهش ارتفاع در اولویت هستند. تلاقی های SLM046 × Okapi و Asa × Zarfam بیشترین میزان هتروزیس تعداد غلاف در شاخه اصلی را داشتند. تلاقی های Nima × Okapi، SLM046 × Okapi و Baharan × Dalgan با بیشترین میزان هتروزیس برای بهبود تعداد غلاف در شاخه فرعی در اولویت خواهند بود. تلاقی های RGS × Okapi، Baharan × Dalgan، Asa × Okapi و RGS × Zarfam هتروزیس مثبت معنی دار از لحاظ تعداد دانه در غلاف داشتند. از لحاظ عملکرد دانه، تلاقی های Dalgan × Okapi، Dalgan×SLM046، Zarfam×SLM046، Baharan × Zarfam و Nima × Okapi با دارابودن بیشترین میزان هتروزیس در اولویت هستند.
نتیجه گیری: برآورد ترکیب پذیری صفات نشان داد که ارقام RGS و Dalgan به عنوان بهترین ترکیب شونده های عمومی در جهت کاهش تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی و ارتفاع گیاه بودند. لذا این ارقام می توانند به عنوان منبع آلل های مطلوب برای دستیابی به زودرسی مد نظر قرار گیرند. همچنین، ارقام Asa و Baharan در جهت افزایش عملکرد و برخی صفات مرتبط با آن به عنوان بهترین ترکیب شونده شناخته شدند. تلاقی های Nima × Okapi، Dalgan × Okapi، RGS × Dalgan و Asa × Okapi برای افزایش عملکرد و برخی صفات مربوط به آن، بهترین ترکیب شونده خصوصی شناخته شدند، ضمن این که این تلاقیها هتروزیس مثبت و بالایی را در عملکرد دانه نشان دادند. بنابراین، می توان والدین آنها را برای برنامه های تولید ارقام جدید و بهبود ژنوتیپ های کلزا از لحاظ عملکرد دانه پیشنهاد نمود.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
اصلاح نباتات، بیومتری دریافت: 1403/10/1 | پذیرش: 1403/11/7