1- مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر
2- مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
چکیده: (313 مشاهده)
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: توسعه پایدار سطح زیر کشت کلزا بویژه در ایران مستلزم معرفی ارقام با عملکرد دانه و روغن با کیفیت بالا و سازگار برای مناطق مختلف از طریق برنامههای بهنژادی است. ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای کلزا میبایستی بر مبنای مجموعهای از صفات کمی و کیفی صورت گیرد. شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل یکی از روشهای آماری چند متغیره است که بر اساس مجموعهای از صفات یا شاخصهای مختلف، ژنوتیپهای مطلوب را شناسایی میکند. همچنین، تجزیه به عاملها یکی دیگر از روشهای آماری چند متغیره است که به منظور دستهبندی صفات، تعیین میزان اهمیت و ارتباط هر یک از آنها در ایجاد تغییرات کل دادهها و شناسایی صفات موثر بر عملکرد مورد استفاده قرار میگیرد. تشخیص صفات موثر بر عملکرد این توانایی را به بهنژادگر میدهد که بر صفات مشخصی که موجب تنوع شده است، تمرکز نماید. بر این اساس، به منظور مطالعه خصوصیات زراعی و صفات کمی و کیفی دانه در لاینهای مختلف کلزا و نهایتا انتخاب ژنوتیپهای برتر از منظر عملکرد دانه و روغن بالا همراه با بیشترین مقدار اسیدهای چرب مفید، از روش شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل و تجزیه به عاملها استفاده شد.
مواد و روشها: تعداد 21 ژنوتیپ برتر حاصل از برنامههای بهنژادی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. در طول دوره رشد و نمو تعداد 23 صفت کمی و کیفی مختلف از جمله صفات فنولوژیکی ]تعداد روز تا شروع گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک[؛ صفات زراعی ]ارتفاع بوته (سانتیمتر)، تعداد شاخههای جانبی، ارتفاع شاخهبندی (سانتیمتر)، طول ساقه اصلی (سانتیمتر)، طول خورجین (سانتیمتر)؛ عملکرد و اجزای آن ]تعداد خورجین در ساقه اصلی، تعداد خورجین در شاخههای جانبی، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه (گرم)، عملکرد دانه (کیلوگرم در هکتار)[ و صفات کیفی ]محتوی روغن (درصد)، عملکرد روغن (کیلوگرم در هکتار)، مقدار گلوکوزینولات در دانه (میکرومول بر گرم دانه)، درصد ترکیب اسیدهای چرب (اروسیک اسید، لینولنیک اسید، لینولئیک اسید، اولوئیک اسید، استئاریک اسید، پالمیتولئیک اسید، پالمیتیک اسید[ ژنوتیپها تعیین شد. از تجزیه واریانس برای بررسی اختلاف بین ژنوتیپها، تجزیه به عامل برای انتخاب غیر مستقیم برای عملکرد دانه از طریق سایر صفات وابسته و شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده آل برای دو صفت مهم عملکرد دانه و عملکرد روغن بر مبنای 22 صفت فوق الاشاره مورد قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپها در تمامی صفات مورد بررسی به غیر از تعداد شاخههای جانبی و تعداد دانه در خورجین با یکدیگر اختلاف آماری معنیدار (01/0>P) با یکدیگر داشتند که این موضوع بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپهای مورد بررسی است. نتایج شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل نشان داد که ژنوتیپهای G20، G12، G16، G1، G7، G10 و G11 به ترتیب با داشتن شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل 0/621، 0/584، 0/673، 0/633، 0/591، 0/728 و 0/673 و عملکرد دانه 3258/67، 3140/67، 2941/2941، 33/2763، 67/2712، 33/2575 و 2548 کیلوگرم در هکتار به عنوان ژنوتیپهایی با پتانسیل عملکرد دانه بالا و سایر صفات زراعی مطلوب شناسایی شدند. بعلاوه، ژنوتیپهای G20، G12، G16، G2، G1، G10 و G11 با داشتن مقادیر شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل 0/622، 0/584، 0/673، 0/589، 0/633، 0/727 و 0/672 به ترتیب با دارا بودن 1218/28، 1201/12، 1109/54، 1102/27، 1056/45، 987/40 و 961/27 کیلوگرم در هکتار عملکرد روغن از جمله ژنوتیپهای برتر از منظر پتانسیل عملکرد روغن بالا و سایر صفات زراعی مطلوب شناسایی شدند بطوریکه از این ژنوتیپها میتوان در اجرای آزمایشات سازگاری بهرهبرداری کرد. در این مطالعه 23 صفت اندازهگیری شده، برای تجزیه به عاملها مورد استفاده قرار گرفتند. مقادیر KMO بدست آمده و نیز معنیدار بودن آزمون اسفریسیتی بارتلت، بیانگر کافی بودن مقادیر همبستگی متغیرهای اولیه برای انجام تجزیه به عاملها و کفایت مدل تجزیه به عاملها بود. در این تحقیق، پس از انجام تجزیه به عاملها، هفت عامل مشخص شد. این عاملها مجموعاً توانستند 82/13 درصد از تنوع کل دادهها را توجیه نمایند. سهم عاملهای اول تا هفتم به ترتیب برابر 20/86، 15/99، 13/99، 10/65، 8/80، 6/27 و 5/57 درصد برآورد گردید. عامل اول تا هفتم به ترتیب تحت عناوین فاکتورهای موثر بر کیفیت روغن، مورفولوژی و خصوصیات ظاهری، خصوصیات رویشی و مقاصد فیزیولوژیک، عملکرد اقتصادی دانه، کیفیت روغن، عملکرد کمی و کیفی روغن و فنولوژی و خصوصیات رسیدگی نامگذاری شدند. بعلاوه، نتایج تجزیه به عاملها نشان داد که صفات تعداد خورجین در ساقه اصلی، تعداد خورجین در شاخههای فرعی و تعداد خورجین در بوته ارتباط مثبتی با عملکرد دانه و عملکرد دانه نیز با عملکرد روغن داشتند.
نتیجهگیری: بهطورکلی، نتایج نشان داد که رهیافت شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل و تجزیه به عاملها ابزار فوقالعاده قدرتمندی برای انتخاب بهترین ژنوتیپهای کلزا از لحاظ همه صفات کمی و کیفی فوق الاشاره بود. بر اساس شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل، ژنوتیپهای G20 و G12 از جمله بهترین ژنوتیپها از منظر عملکرد دانه و روغن همراه با شاخص انتخاب ژنوتیپ ایدهآل بالا بودند. بعلاوه، صفات تعداد خورجین در ساقه اصلی، تعداد خورجین در شاخههای فرعی و تعداد خورجین در بوته میتوانند بعنوان شاخصهای ایدهآل برای گزینش عملکرد دانه و از عملکرد دانه برای گزینش همزمان عملکرد روغن برای انتخاب ژنوتیپهای پر پتانسیل در برنامههای بهنژادی استفاده کرد.
[1]- KMO: Kaiser-Meyer-Olkin Measure of sampling adequancy
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اصلاح نباتات، بیومتری دریافت: 1403/1/23 | پذیرش: 1403/6/17