چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: عدس (Lens culinaris Medik.) یک لگوم دانه ای سرمادوست است که منبع خوبی از مواد مغذی مورد نیاز انسان شامل پروتئین، کربوهیدرات، ویتامین ها و مواد معدنی می باشد. تولید ارقام پرمحصول و پابلند از اهداف اصلاحی عدس محسوب میشود. بدین منظور لازم است ژرمپلاسم گیاهی جمعآوری شود تا بهعنوان جامعه پایه، ارزیابی شود و نمونههای دارای پتانسیل تولید بالا و دیگر صفات مطلوب شناسایی شده و مورد بهرهبرداری قرار گیرند.
مواد و روش ها: به منظور تشخیص نحوه تأثیرگذاری همزمان صفات برعملکرد دانه عدس در راستای تعیین چگونگی انجام گزینش در لاین های عدس بومی استان زنجان، آزمایشی طی دو سال زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان انجام شد. در هر دو سال آزمایش، ارقام اصلاح شده کیمیا، سبز کوهین، گچساران، مراغه و بیلهسوار بهعنوان ارقام شاهد استفاده شدند. سال اول آزمایش با 200 لاین در قالب طرح آگمنتد و سال دوم آزمایش در قالب طرح لاتیس مربع اجرا گردید. صفات اندازه گیری شده شامل صفات فنولوژیکی، صفات مورفولوژیکی، عملکرد و اجزاء عملکرد در واحد بوته و در واحد سطح بودند.
یافته ها: در بین صفات مورد مطالعه بیشترین ضریب تغییرات مربوط به صفات تعداد دانه، زیست توده، عملکرد کاه و عملکرد دانه بود. ضرایب همبستگی ساده نشان داد تعداد دانه و عملکرد دانه در بوته با صفات فنولوژیکی طول دوره غلافدهی، رسیدگی فیزیولوژیکی و طول دوره پرشدن دانه و با صفات مورفولوژیکی ارتفاع بوته و ارتفاع اولین انشعاب شاخه و همچنین با صفات تعداد غلاف پر در بوته و زیست توده در بوته همبستگی مثبت و معنی داری داشت. در تجزیه رگرسیون به روش گام به گام، ارتفاع بوته اولین صفتی بود که وارد مدل شد و توانست 8/46 درصد تغییرات مربوط به عملکرد دانه در بوته را تبیین کند. پس از آن به ترتیب صفات تعداد دانه در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد کاه در بوته و طول دوره پرشدن دانه وارد مدل شدند و توانستند در مجموع 5/67 درصد تغییرات مربوط به عملکرد دانه در بوته را تبیین کنند. نتایج تجزیه علیت نشان داد، صفت تعداد دانه در بوته دارای بزرگترین اثر مستقیم و مثبت روی عملکرد دانه است و بعد از آن بیشترین اثر مستقیم به ترتیب مربوط به وزن هزاردانه، ارتفاع بوته و طول دوره پرشدن دانه بود. ازاینرو، میتوان این صفات را بهعنوان مهم ترین و مؤثرترین صفات در گزینش غیرمستقیم عملکرد دانه در عدس توصیه نمود. اغلب اثرات غیرمستقیم صفات بر عملکرد دانه مثبت بودند و بیشترین اثرات غیرمستقیم مربوط به اثرات غیرمستقیم طول دوره پرشدن دانه، ارتفاع و عملکرد کاه از طریق تعداد دانه در بوته بود. همچنین طول دوره پرشدن دانه از طریق ارتفاع و ارتفاع از طریق وزن هزاردانه بر روی عملکرد دانه تأثیرگذار بود. این موضوع میتواند نشاندهنده تأثیر انتقال مجدد مواد در پرشدن دانه و عملکرد دانه باشد. در تجزیه به عامل ها براساس روش تجزیه به مولفه های اصلی و چرخش وریمکس شش عامل حدود 76 درصد از تغییرات دادهها را توجیه نمودند. سه عامل اول بیشترین حجم از تغییرات داده ها را دربرگرفتند که عامل اول، فنولوژی و ارتفاع و عوامل دوم و سوم، اجزای عملکرد و عملکرد نامگذاری شدند. این نتایج نشان داد که انجام گزینش براساس این عوامل میتواند منجر به ایجاد لاین هایی با عملکرد بالا شود.
نتیجه گیری: با بررسی صفات مختلف و تاثیرگذار بر عملکرد دانه عدس می توان در طراحی روشهای گزینش غیرمستقیم لاین های عدس استفاده کرده و لاین هایی که پتانسیل عملکرد بالایی داشته و از ارتفاع بوته بالایی برخوردار باشند گزینش کرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اصلاح نباتات، بیومتری دریافت: 1402/9/21 | پذیرش: 1402/12/13