هدف اصلی یافتن والدین متحمل به خشکی جهت انجام برنامههای اصلاحی است و استفاده از گیاهان بومی مناطق تحت تنش از این لحاظ می تواند بسیار مفید باشد. در این بررسی، تحمل به خشکی 80 رقم و توده بومی از نقاط مختلف ایران طی دو سال (79-1378) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گرگان (آبیاری نرمال) و مزرعه نمونه ارتش (تحت تنش) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در سال اول، میزان عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت ژنوتیپها در قیاس با شاهد به روش رسم نمودار و در هردو منطقه مقایسه و یک چهارم ژنوتیپها که از عملکرد دانه پائینی برخوردار بودند یا با شرایط منطقه سازگاری نداشتند، حذف گردیدند. ژنوتیپهای باقیمانده در طرح آگمنت در دو منطقه در سال دوم و با اندازهگیری صفات زراعی متعددی مورد بررسی قرار گرفتند که ارقام هیرمند و سیرن در ایستگاه تحت تنش به طور معنیداری عملکرد بیشتری نسبت به شاهد تولید کردند. شاخص تحمل به خشکی و عملکرد دانه در شرایط تنش همبستگی مثبت و معنیداری با عملکرد دانه، وزن هزار دانه و طول پدانکل در شرایط آبیاری نرمال و همبستگی منفی و معنیدار با روز تا خوشه، روز تا رسیدگی و ارتفاع بوته در شرایط آبیاری نرمال، تعداد خوشه نابارور، میزان سوختگی برگ در اثر باد گرم داشتند و با طول ریشک و میزان لوله شدن برگ ارتباطی نداشتند. در گروهبندی ژنوتیپها به کمک تجزیه به روش خوشهای و بر اساس صفات، گروه اول شامل اکثر ارقام بومی مانند سیرن و هیرمند و نیز دو شماره بانک ژن (1 و 24) از استان گلستان بودند که ارتفاع بوته و تعداد سنبله نابارور پایینتر و طول پدانکل، وزن هزار دانه، عملکرد (هر دو محیط) و شاخص تحمل به خشکی بالاتر نسبت به میانگین کل داشتند و گروه دوم عمدتاً تودههای بومی (بانک ژن) استانهای گلستان و مازندران بودند. نتایج این بررسی نشان داد مواد ژنتیکی موجود در این مجموعه منابع ارزشمندی هستند که علاوه بر داشتن صفات جدید، دارای تنوع بالایی برای اصلاح و تولید ارقام گندم میباشند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |