پاییز                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


استاد گروه ژنتیک و به نژادی گیاهی
چکیده:   (231 مشاهده)
مقدمه و هدف: کلزا (Brassica napus L.) به سومین محصول با ارزش دانه­های روغنی خوراکی در سراسر جهان پس از سویا و نخل روغنی تبدیل شده است. با توجه به اهمیت کشت کلزا، شناسایی ژنوتیپ­هایی با برخورداری از پتانسیل عملکردی بالا برای بدست آوردن تلاقی­های برتر دارای اهمیت است. توانایی ترکیب­پذیری می­تواند ظرفیت یک رقم را جهت انتقال عملکرد برتر به نتاج­اش مشخص کند. تجزیه‌ و تحلیل‌ دای آلل‌ به‌ عنوان روشی‌ بسیار قوی و کارا به‌ منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی‌، عمل‌ ژن­ها، ترکیب‌پذیری خصوصی‌ و عمومی‌ و تعیین‌ میزان هتروزیس‌ استفاده می‌شود. لذا در این پژوهش از تلاقی دای­آلل در هشت رقم بهاره و زمستانه بهره گرفته شد تا توانایی ترکیب­پذیری و هتروزیس این ارقام از نظر صفات فنولوژیک و مورفولوژیک برای انتخاب برترین والدها و تلاقی­ها مورد بررسی قرار گیرند.
 مواد و روش­ها: چهار رقم کلزای بهاره (RGS، Asa، Baharan، Dalgan) و چهار رقم زمستانه (Zarfam، Nima، SLM2246، Okapi) در سال زراعی 1402-1401 به­صورت طرح دای­آلل یک­طرفه تلاقی داده شدند. دورگ­های نسل اول به همراه 8 والد (جمعا 36 ژنوتیپ) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سال زراعی 1403-1402 ارزیابی شدند. در این آزمایش صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع گیاه، طول شاخه اصلی، تعداد شاخه­های فرعی، تعداد خورجین در شاخه اصلی، تعداد خورجین در شاخه فرعی، طول خورجین، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد دانه با انتخاب تصادفی پنج بوته از هر کرت اندازه­گیری و مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته­ها: نتایج تجزیه دای­آلل نشان داد که میانگین مربعات توانایی ترکیب­پذیری عمومی (GCA) و خصوصی (SCA) در همه صفات معنی­دار است، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺟﺰء اﻓﺰاﻳﺸﻲ و غیر افزایشی در وراﺛﺖ ﻛﻠﻴﻪ ﺻﻔﺎت ﻧﻘﺶ دارند. از طرفی در تمامی صفات مورد مطالعه واریانس GCA نسبت به واریانس SCA بیشتر بوده است که نشان دهنده اهمیت بیشتر اثر افزایشی ژن­ها در کنترل این صفات بود. ژنوتیپ­های RGS، Asa، Baharan و Dalgan با برخورداری از ترکیب­پذیری عمومی منفی و معنی­دار برای تعداد روز تا گلدهی جهت رسیدن به ارقام زودرس در اولویت خواهند بود. نتایج ترکیب­پذیری خصوصی در شش ترکیب تلاقی برای این صفت بصورت منفی و معنی­دار مشاهده شد. اغلب تلاقی­های با ترکیب­پذیری خصوصی منفی و معنی­دار دارای حداقل یک والد با ترکیب­پذیری عمومی منفی و معنی­دار برای صفت تعداد روز تا گلدهی بودند. از لحاظ ارتفاع گیاه ژنوتیپ­های RGS و Dalgan ترکیب­پذیری عمومی منفی و معنی­دار نشان دادند. شش ترکیب تلاقی دارای ترکیب­پذیری خصوصی منفی و معنی­دار برای ارتفاع بوته بودند، لذا می­توانند برای کاهش ارتفاع در برنامه­های به­نژادی استفاده شوند. از لحاظ افزایش تعداد غلاف در شاخه اصلی ژنوتیپ­های Baharan، Dalgan، Asa و افزایش تعداد غلاف در شاخه فرعی ژنوتیپ­های Nima، SLM046 و Okapi ترکیب­پذیری عمومی مثبت و معنی­دار داشتند. بنابراین این ژنوتیپ­ها برای افزایش این صفات در اولویت خواهند بود. ضمن این که ترکیب­پذیری خصوصی بصورت مثبت و منفی معنی­دار در ترکیب تلاقی­­ها برای این صفات مشاهده شد. ژنوتیپ­های Asa، Baharan و Zarfam با برخورداری از ترکیب­پذیری عمومی مثبت و معنی­دار به عنوان بهترین ترکیب­شونده جهت افزایش تعداد دانه در غلاف شناخته شدند. هفت ترکیب تلاقی­ با داشتن ترکیب­پذیری خصوصی مثبت و معنی­دار به عنوان ترکیبات برتر برای افزایش این صفت شناخته شدند. ژنوتیپ­های Asa و Dalgan با ترکیب­پذیری عمومی مثبت معنی­دار برای افزایش عملکرد دانه در زمره ژنوتیپ­های مطلوب محسوب شدند. ترکیب­­پذیری خصوصی در 11 تلاقی بصورت مثبت و معنی­دار مشاهده شد، که نمایانگر اثر غیرافزایشی ژن­ها برای افزایش این صفت بود. میزان هتروزیس نسبت به والد برتر برای صفت تعداد روز تا گلدهی در اغلب تلاقی­ها در جهت منفی معنی­دار گردید، که از نظر رسیدن به ارقام زودرس تلاقی­های RGS×Okapi، Baharan×Okapi و Asa×Okapi با میزان هتروزیس منفی و معنی­دار در اولویت خواهند بود. با توجه به مطلوبیت پاکوتاهی در کلزا تلاقی­های RGS×Asa و RGS×Zarfam به ترتیب با هتروزیس منفی معنی­دار برای کاهش ارتفاع در اولویت می­باشند. تلاقی­های SLM046×Okapi و Asa×Zarfam بیشترین میزان هتروزیس تعداد غلاف در شاخه اصلی را داشتند. تلاقی­های Nima×Okapi، SLM046×Okapi و Baharan×Dalgan با بیشترین میزان هتروزیس برای بهبود تعداد غلاف در شاخه فرعی در اولویت خواهند بود. تلاقی­های RGS×Okapi، Baharan×Dalgan، Asa×Okapi و RGS×Zarfam هتروزیس مثبت معنی­دار از لحاظ تعداد دانه در غلاف داشتند. از لحاظ عملکرد دانه تلاقی­های Dalgan×Okapi، Dalgan×SLM046، Zarfam×SLM046، Baharan×Zarfam و Nima×Okapi با دارا بودن بیشترین میزان هتروزیس در اولویت می­باشند.
نتیجه­گیری: برآورد ترکیب­پذیری صفات نشان داد که ارقام RGS و Dalgan به­عنوان بهترین ترکیب­شونده­های عمومی در جهت کاهش تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی و ارتفاع گیاه بودند. لذا این ارقام می­توانند به عنوان منبع آلل­های مطلوب برای دستیابی به زودرسی مدنظر قرار گیرند. همچنین ارقام Asa و Baharan در جهت افزایش عملکرد و برخی صفات مرتبط با آن به عنوان بهترین ترکیب شونده شناخته شدند. تلاقی­های Nima×Okapi، Dalgan×Okapi، RGS×Dalgan و Asa×Okapi برای افزایش عملکرد و برخی صفات مربوط به آن، بهترین ترکیب­شونده خصوصی شناخته شدند، ضمن اینکه این تلاقی­ها هتروزیس مثبت و بالایی در عملکرد دانه نشان دادند. بنابراین می­توان والدین آنها را برای برنامه­های تولید ارقام جدید و بهبود ژنوتیپ­های کلزا از لحاظ عملکرد دانه پیشنهاد نمود.
 
     
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: اصلاح نباتات، بیومتری
دریافت: 1403/10/1 | پذیرش: 1403/11/7

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.