استاد گروه ژنتیک و به نژادی گیاهی
چکیده: (230 مشاهده)
مقدمه و هدف: کلزا (Brassica napus L.) به سومین محصول با ارزش دانههای روغنی خوراکی در سراسر جهان پس از سویا و نخل روغنی تبدیل شده است. با توجه به اهمیت کشت کلزا، شناسایی ژنوتیپهایی با برخورداری از پتانسیل عملکردی بالا برای بدست آوردن تلاقیهای برتر دارای اهمیت است. توانایی ترکیبپذیری میتواند ظرفیت یک رقم را جهت انتقال عملکرد برتر به نتاجاش مشخص کند. تجزیه و تحلیل دای آلل به عنوان روشی بسیار قوی و کارا به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی، عمل ژنها، ترکیبپذیری خصوصی و عمومی و تعیین میزان هتروزیس استفاده میشود. لذا در این پژوهش از تلاقی دایآلل در هشت رقم بهاره و زمستانه بهره گرفته شد تا توانایی ترکیبپذیری و هتروزیس این ارقام از نظر صفات فنولوژیک و مورفولوژیک برای انتخاب برترین والدها و تلاقیها مورد بررسی قرار گیرند.
مواد و روشها: چهار رقم کلزای بهاره (RGS، Asa، Baharan، Dalgan) و چهار رقم زمستانه (Zarfam، Nima، SLM2246، Okapi) در سال زراعی 1402-1401 بهصورت طرح دایآلل یکطرفه تلاقی داده شدند. دورگهای نسل اول به همراه 8 والد (جمعا 36 ژنوتیپ) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سال زراعی 1403-1402 ارزیابی شدند. در این آزمایش صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع گیاه، طول شاخه اصلی، تعداد شاخههای فرعی، تعداد خورجین در شاخه اصلی، تعداد خورجین در شاخه فرعی، طول خورجین، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و عملکرد دانه با انتخاب تصادفی پنج بوته از هر کرت اندازهگیری و مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج تجزیه دایآلل نشان داد که میانگین مربعات توانایی ترکیبپذیری عمومی (GCA) و خصوصی (SCA) در همه صفات معنیدار است، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺟﺰء اﻓﺰاﻳﺸﻲ و غیر افزایشی در وراﺛﺖ ﻛﻠﻴﻪ ﺻﻔﺎت ﻧﻘﺶ دارند. از طرفی در تمامی صفات مورد مطالعه واریانس GCA نسبت به واریانس SCA بیشتر بوده است که نشان دهنده اهمیت بیشتر اثر افزایشی ژنها در کنترل این صفات بود. ژنوتیپهای RGS، Asa، Baharan و Dalgan با برخورداری از ترکیبپذیری عمومی منفی و معنیدار برای تعداد روز تا گلدهی جهت رسیدن به ارقام زودرس در اولویت خواهند بود. نتایج ترکیبپذیری خصوصی در شش ترکیب تلاقی برای این صفت بصورت منفی و معنیدار مشاهده شد. اغلب تلاقیهای با ترکیبپذیری خصوصی منفی و معنیدار دارای حداقل یک والد با ترکیبپذیری عمومی منفی و معنیدار برای صفت تعداد روز تا گلدهی بودند. از لحاظ ارتفاع گیاه ژنوتیپهای RGS و Dalgan ترکیبپذیری عمومی منفی و معنیدار نشان دادند. شش ترکیب تلاقی دارای ترکیبپذیری خصوصی منفی و معنیدار برای ارتفاع بوته بودند، لذا میتوانند برای کاهش ارتفاع در برنامههای بهنژادی استفاده شوند. از لحاظ افزایش تعداد غلاف در شاخه اصلی ژنوتیپهای Baharan، Dalgan، Asa و افزایش تعداد غلاف در شاخه فرعی ژنوتیپهای Nima، SLM046 و Okapi ترکیبپذیری عمومی مثبت و معنیدار داشتند. بنابراین این ژنوتیپها برای افزایش این صفات در اولویت خواهند بود. ضمن این که ترکیبپذیری خصوصی بصورت مثبت و منفی معنیدار در ترکیب تلاقیها برای این صفات مشاهده شد. ژنوتیپهای Asa، Baharan و Zarfam با برخورداری از ترکیبپذیری عمومی مثبت و معنیدار به عنوان بهترین ترکیبشونده جهت افزایش تعداد دانه در غلاف شناخته شدند. هفت ترکیب تلاقی با داشتن ترکیبپذیری خصوصی مثبت و معنیدار به عنوان ترکیبات برتر برای افزایش این صفت شناخته شدند. ژنوتیپهای Asa و Dalgan با ترکیبپذیری عمومی مثبت معنیدار برای افزایش عملکرد دانه در زمره ژنوتیپهای مطلوب محسوب شدند. ترکیبپذیری خصوصی در 11 تلاقی بصورت مثبت و معنیدار مشاهده شد، که نمایانگر اثر غیرافزایشی ژنها برای افزایش این صفت بود. میزان هتروزیس نسبت به والد برتر برای صفت تعداد روز تا گلدهی در اغلب تلاقیها در جهت منفی معنیدار گردید، که از نظر رسیدن به ارقام زودرس تلاقیهای RGS×Okapi، Baharan×Okapi و Asa×Okapi با میزان هتروزیس منفی و معنیدار در اولویت خواهند بود. با توجه به مطلوبیت پاکوتاهی در کلزا تلاقیهای RGS×Asa و RGS×Zarfam به ترتیب با هتروزیس منفی معنیدار برای کاهش ارتفاع در اولویت میباشند. تلاقیهای SLM046×Okapi و Asa×Zarfam بیشترین میزان هتروزیس تعداد غلاف در شاخه اصلی را داشتند. تلاقیهای Nima×Okapi، SLM046×Okapi و Baharan×Dalgan با بیشترین میزان هتروزیس برای بهبود تعداد غلاف در شاخه فرعی در اولویت خواهند بود. تلاقیهای RGS×Okapi، Baharan×Dalgan، Asa×Okapi و RGS×Zarfam هتروزیس مثبت معنیدار از لحاظ تعداد دانه در غلاف داشتند. از لحاظ عملکرد دانه تلاقیهای Dalgan×Okapi، Dalgan×SLM046، Zarfam×SLM046، Baharan×Zarfam و Nima×Okapi با دارا بودن بیشترین میزان هتروزیس در اولویت میباشند.
نتیجهگیری: برآورد ترکیبپذیری صفات نشان داد که ارقام RGS و Dalgan بهعنوان بهترین ترکیبشوندههای عمومی در جهت کاهش تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی و ارتفاع گیاه بودند. لذا این ارقام میتوانند به عنوان منبع آللهای مطلوب برای دستیابی به زودرسی مدنظر قرار گیرند. همچنین ارقام Asa و Baharan در جهت افزایش عملکرد و برخی صفات مرتبط با آن به عنوان بهترین ترکیب شونده شناخته شدند. تلاقیهای Nima×Okapi، Dalgan×Okapi، RGS×Dalgan و Asa×Okapi برای افزایش عملکرد و برخی صفات مربوط به آن، بهترین ترکیبشونده خصوصی شناخته شدند، ضمن اینکه این تلاقیها هتروزیس مثبت و بالایی در عملکرد دانه نشان دادند. بنابراین میتوان والدین آنها را برای برنامههای تولید ارقام جدید و بهبود ژنوتیپهای کلزا از لحاظ عملکرد دانه پیشنهاد نمود.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
اصلاح نباتات، بیومتری دریافت: 1403/10/1 | پذیرش: 1403/11/7